معنی بی جمعیت، متروک، حزین ویران کردن، از ابادی انداختن، مخروبه کردن، ویران, معنی بی جمعیت، متروک، حزین ویران کردن، از ابادی انداختن، مخروبه کردن، ویران, معنی fd [kudت، kتcml، pxdj mdcاj lcbj، اx اfاbd اjbاoتj، kocmfi lcbj، mdcاj, معنی اصطلاح بی جمعیت، متروک، حزین ویران کردن، از ابادی انداختن، مخروبه کردن، ویران, معادل بی جمعیت، متروک، حزین ویران کردن، از ابادی انداختن، مخروبه کردن، ویران, بی جمعیت، متروک، حزین ویران کردن، از ابادی انداختن، مخروبه کردن، ویران چی میشه؟, بی جمعیت، متروک، حزین ویران کردن، از ابادی انداختن، مخروبه کردن، ویران یعنی چی؟, بی جمعیت، متروک، حزین ویران کردن، از ابادی انداختن، مخروبه کردن، ویران synonym, بی جمعیت، متروک، حزین ویران کردن، از ابادی انداختن، مخروبه کردن، ویران definition,